محل تبلیغات شما

در نوشته قبل《همه چی خاکستریه!》، ماجرایی را درباره دیدگاه متفاوت دانشجویان ادبیات تعریف کردم. در پایان آن نوشتم که حالا بهتر می‌توانم علت این دو قطبی بودن را درک کنم. مطلبی که می‌خواهم بنویسم، دیدگاه من است و می‌تواند غلط باشد.
من و بیش‌تر بچه‌هایی که در سال ۹۷ وارد دانشکده ادبیات شدیم تا ادبیات فارسی بخوانیم، تقریبا تصور مشابهی درباره دانشکده ادبیات داشتیم. من تصور می‌کردم که به طور یکسان به جنبه علمی و ذوقی ادبیات توجه می‌شود و این تصور، ایده‌آل ذهنی من بود. اما واقعیت چیز دیگری بود و هم چنان هست.
در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران جایی برای جنبه ذوقی ادبیات وجود ندارد. به ادبیات صرفا از دید علمی نگاه می‌شود و نهایت توجه به جنبه ذوقی، در فعالیت‌های انجمن ادبی دانشکده خلاصه می‌شود. در حال حاضر، تنها فعالیت انجمن ادبی، برگزاری جلسه نقد شعر در پایان ساعات کلاس‌های درس، در روز‌های یکشنبه است. 
اما این نگاه صرفا علمی از کجا می‌آید؟ من فقط می‌توانم درباره رویکرد و روش یازده نفر از استادان ادبیات دانشکده توضیح دهم چون با رویکرد یازده نفر دیگرشان آشنا نیستم. تقریبا چهار نفر از این استادان، علاوه‌بر جنبه علمی، به جنبه ذوقی هم توجه می‌کنند. میزان این توجه در میان این چهار نفر متفاوت است اما در هر صورت جنبه ذوقی مورد توجه‌شان هست حتی به میزان اندک. اتفاقا کلاس‌های این استادان، طرفداران زیادی دارد و معمولا هنگام انتخاب واحد، زود پر می‌شود. اما بقیه آن‌ها صرفا از دریچه علم به ادبیات می‌نگرند. حتی استادی را می‌شناسم که جنبه ذوقی ادبیات را قبول ندارد و کسانی را که به آن توجه می‌کنند، آدم حساب نمی‌کند. 
این تفاوت رویکرد به ادبیات، در میان دانشجویان هم وجود دارد. از تعداد دانشجویانی که بیش‌تر به جنبه علمی ادبیات توجه می‌کنند اطلاعی ندارم اما می‌دانم تعداد دانشجویان مقابل آن‌ها زیاد است. این دو قطبی شدن فضای کلاس‌ها هنگام بحث و گفتگو از این مسئله ریشه می‌گیرد که عده‌ای به ادبیات علمی معتقدند و عده‌ای به ادبیات ذوقی. برای همین معمولا در بحث‌هایشان نمی‌توانند دیدگاه فرد مخالف را بپذیرند و یکدیگر را اقناع کنند.
من تا اواخر ترم دو، بیش‌تر به جنبه ذوقی ادبیات توجه می‌کردم. نمی‌دانم چه شد که این رویکرد در من تغییر کرد. شاید فضای کلی دانشکده یا بی‌بخاری انجمن ادبی یا عوامل دیگر در این‌باره دخیل باشد. دیدگاه کنونی - و شاید همیشگی- من به ادبیات همان دیدگاه قبل از ورود به دانشگاه است. ادبیات با جلوه علمی و ادبی زیبا و جذاب است نه صرفا علمی یا صرفا ادبی. دیگر برای من مهم نیست در دانشگاه چه رویکردی حاکم است. من باید خودم کمبود‌های دانشگاه را برای خودم جبران کنم. 

 

چاووش از درآمد تا فرود

تو قدر آب چه دانی که در کنار فراتی

تاریخ بیهقی (سیاست شاهانه)

ادبیات ,جنبه ,ذوقی ,توجه ,علمی ,دانشکده ,به جنبه ,به ادبیات ,جنبه ذوقی ,ذوقی ادبیات ,ادبیات توجه

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

پرسش طرح مهر